آذرخش جملات قصار و زیبا

آذرخش جملات قصار و زیبا

آذرخش "جملات بزرگان" ما را به خود می آورد و تاثیرات "سخنان آموزنده" و "جملات زیبای فلسفی" بر روح و روان ما بسیار زیاد است
آذرخش جملات قصار و زیبا

آذرخش جملات قصار و زیبا

آذرخش "جملات بزرگان" ما را به خود می آورد و تاثیرات "سخنان آموزنده" و "جملات زیبای فلسفی" بر روح و روان ما بسیار زیاد است

شاید وقتی دیگر

دوستداران موسیقی سنتی ایران مسیر خود را سوار بر مرکب مشکلات با سرعتی غیرمجاز درسالهای اخیر چنان پیموده اند که شاید برای یادآوری زیبایی های موسیقی این کشور بارها مجبور به نگاه کردن به آینه شفاف این مرکب شده اند .

 در هر ساز و رشته ای و هر گرایش و مکتبی اشخاص بنام و برجسته و کاردانی به چشم می خورند .  علی رقم همه نا امیدی و سکون حاکم اگر به سالهای گذشته نگاه کنیم حداقل می توان گفت در هر رشته کسی یا کسانی را داشته ایم که این پرچم را نگاه داشته اند . اما همیشه محسنات اینرسی صاحبانشان را ندارند.

یعنی از صاحبانشان فاصله می گیرند .

متاسفانه با وجود هنرجویان زیاد و آموزشگاه های زیاد کشور به دلیل نبودن مرکزیتی قوی ، برای انتشار آثار ماندگار و پرمایه و آموزنده  ای  که  شور موجود در  موسیقی  ایران را به نسل بعدی به امانت دهد ،

برخلاف پیش بینی گذشتکان این ساحل روز به روز در ظاهر آرام و در درون خود طوفانی تر شد .

موسیقی سنتی ایران در میان دیگر ژانر های موسیقی مانند خانواده ای قدیمی و آبرومند در محله ای کارمند نشین است که اهالی محل پدر خانواده  را مردی قابل احترام و آبرومند با گذشته ای درخشان می بینند که توان صحبت و تحمل فرزندان خود را ندارد . سر یک سفره نیستند و باهم تعطیلات را نمی گذرانند . 

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را       که دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

نام داران موسیقی ایران به نوبه خود صرف نظر از عقاید و سلایق سرمایه های تکرار ناشدنی هستند که در دوره لازم باید موازی تاریخ هنر حرکت کنند . دو خط که با هم پیش می روند و همیشه یکی مدتی مهمان است و دیگر نیست. سکون  ، همراهی جوانمردانه ای با خط تاریخ هنر نیست .

نیاز موسیقی ایرانی به آشنایانش در این دوران تنهایی مانند نیاز بیماری به ملاقات کنندگانی بی دردسر و بی تشنج  است .

بزرگان موسیقی ایران باید بدانند که فرصت های زیادی را از دست داده اند . به نسبت توانایی ها و نام ها و حتی قطعات ساخته شده ، بخشی که به مخاطب رسیده همیشه معدود و گران و دور از دسترس بوده است .

این روزها همه مصاحبه کرده اند و شکوه کردند و نالیده اند . همه می دانیم که فرصت زیادی را از دست داده ایم. سالهای اوج را بسیاری خارج از کشور گذرانده اند و بسیاری در داخل سکوت کرده اند . اختلافات شخصی شاگردان بنام این مکتب ضربه ای جبران ناپذیر بر آن وارد کرده است . امروز شاگردان موسیقی دست به دامان معلمین خود هستند که اختلافات را کنار گذاشته بار دیگر با مشکلات مواجه شوند . متاسفانه شرایط دهه هفتاد که در مصاحبه ها و مقالات همان روزها بسیار نا امید کننده برای موسیقی ما مکتوب شده امروز شرایطی آرمانی برای ماست. امر مسلم حل نشدن مشکلات نشر و اجرا ها و ... از طرف نهاد های دولتی است . تحکیم مجدد روابط نام داران موسیقی ایران و اجرا های گروهی شاید تنها راه درمان باشد . اگر روزی نوازندگان درجه یک کشور باز کنار هم روی یک سن باشند شاید وقتی دیگر، دیگر چنین نباشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد