مردمی که نگاه میهنی و آرزوهای خویش را به فراموشی سپرده اند ، همچون بیماران آسیب پذیرند . حکیم ارد بزرگ
تنها کسانی از آرزوهای نیک جوانان واهمه دارند ، که بر جایگاه خویش بیمناکند . حکیم ارد بزرگ
هیچگاه آرزوهای جوانان را ، خوار و کوچک مپندارید . حکیم ارد بزرگ
سختی و رنج ، باید در درون ما نیرو و انرژی حرکت به سوی خوشبختی و نیکروزی را فراهم آورد . حکیم ارد بزرگ
روزهای سخت ، گامهای آینده ما را استوارتر و تندتر می کند . حکیم ارد بزرگ
به آنهایی که می گویند اُرُد دلدادگی نمی داند ، بگویید او هم دلداده شد ، یک بار و برای همیشه ، دلباخته میهن پاکش ایران . حکیم ارد بزرگ
آرزوهای اُرُد ، با شکوه سرزمین مادری اش ایران ، به پایان می رسد . حکیم ارد بزرگ
با ارزشترین نشان اُرُد ، ایرانی بودن است . حکیم ارد بزرگ
گیتی ، آوای مهربانی و شادیست . حکیم ارد بزرگ
بی مایگی و بدکاری ، پاینده نخواهد ماند ، گیتی رو به شکوفایی است . با نگاهی به گذشته می آموزیم : نابکاری هایی همچون برده داری ، همسر سوزی و … را آدمیان رها نموده اند ، پس پویندگی و شکوفایی ، براستی هویداست . حکیم ارد بزرگ
گیتی به سوی آینده پیش می تازد ، از آنانی که مدام در گذشته شنا می کنند بگریزید . حکیم ارد بزرگ
گیتی ناز ما را نمی کشد ، جهان با ما و یا بی ما ، در حال پیش تاختن و رشد است ، پس کوشش کنیم ، در هر جایی که هستیم ، بهترین باشیم و بخشی از بار رشد و پویش گیتی را بر دوش بگیریم . حکیم ارد بزرگ
آدم ها ، یکی از میوه های بسیار بسیار کوچک درختان گیتی هستند . حکیم ارد بزرگ
چه تیره روزند ، مردمی که سینما و موسیقی شان ، غم است و سیاهی ، بیچارگی و پلشتی ... نمی توان در مرداب بدنبال بوی خوش زندگی بود ... سینما باید فردایی زیباتر ، شادتر و بهتر را نشان دهد تا مردم برای رسیدن به آن ، کوشش کنند . حکیم ارد بزرگ
سرزمین غمزده ، میراثی برای آیندگان ندارد . حکیم ارد بزرگ
شهره فنایی - زیباترین جملات
سخنان بزرگان
زیباترین جملات
آهنگ از احمد ظاهر – تو به یک دشت پر از گل
پس آنگه نامداران را بخواندند
دگر ره در و گوهر بر فشاندند
جهان افروز رامین کرد پیمان
به سو گندى که بود آئین ایشان
که تا جانم بماند در تن من
گل خورشید رخ باشد زن من
نجویم نیز ویس بدگمان را
نه جز وى نیکوان این جهان را
مرا تا من زیم گل یار باشد
دلم از دیگران بیزار باشد
گل گلبوى باشد دل گشایم
زمین کشور بود گوراب جایم
مرا تا گل بود سوسن نبویم
همین تا مه بود اختر نجویم
پس آنگه گل به خویشان کس فرستاد
همه کس را ازین کار آگهى داد
ز گرگان و رى و قم و صفاهان
ز خوزستان و کوهستان و ارّان
ز هر شهرى بیامد شهریارى
ز هر مرزى بیامد مرز دارى
شبستان پر شد از انبوه ماهان
هم ایوان پر شد از انبوه شاهان
سراسر دل به رامش بر گشادند
به شادى ماه را بر شاه دادند
چهل فرسنگ آذینها ببستند
همه جایى به مى خوردن نشستند
ز بس بر دستها پُر مر پیاله
تو گفتى بود یکسر دشت لاله
چو روز آمد به هر دشتى و رودى
به گوش آمد ز هر گونه سرودى
چو شب بودى به هر دشتى و راغى
به هر دستى ز جام مى چراغى
عقیقین بود سنگ کوهساران
چو نوشین بود آب جویباران
ز بس بر راغ دیدند لهد بازى
بیامختند گوران لعب سازى
ز بس بر کوه دیدند شاد خوارى
بدانستند مرغان مى گسارى
ز بس بر روى صحرا مشک و دیبا
همه خرخیز و ششتر گشت صحرا
ز بس در مرغها دستان نوایى
همه مرغان شده چنگى و نایى
ز بس مى ریختن در کوهساران
ز مى سیل آمد اندر جویباران
بخار بوى خوش چون ابر بسته
به مى گرد از همه گیتى بشسته
که و مه پاک مرد و زن یکى ماه
به نخچیر و به رامش گاه و بیگاه
گهى ژوپین زدند و گاه طنبور
گهى مستان بُدند و گاه مخمور
گهى ساغر زدند و گاه چوگان
گهى دستان زدند و گاه پیکان
گهى آهو رمانیدند از کوه
گهى از دل زداییدند اندوه
گهى غرم و گوزن و رنگ کهسار
ز بالا سوى هامون رفت ناچار
گهى آهو و گور از روى صحرا
ز دست یوز و سگ رگته به بالا
جهان بى غم نباشد گاه و بى گاه
در آن کشور نبود اندوه یک ماه
جهانى عاشق و معشوق با هم
نشسته روز و شب بى رنج و بى غم
گشاده دل بهبخشش مهتران را
روایى خاسته را مشگران را
سرایان هر یکى بر نام رامین
سرودى نغز و دستانى بآیین
همى گفتند راما شاد و خرم
بزى تو جاودان دور از همه غم
به هر کامى که دارى کامگارى
به هر نامى که جویى نامدارى
به پیروزى فزوده گشت کامت
به بهروزى ستوده گشت نامت
به نخچیر آمدى با بس شگفتى
چو گل بایسته نخچیرى گرفتى
به نیکى آفتاب آمد شکارت
گل خوبى شکفت اندر کنارت
کنون همواره گل در پیش دارى
همیشه گل پرستى کیش دارى
بهشتى گل نباشد چون گل تو
که گلزار آمد این گل را دل تو
گلى کش بوستان ماه دو هفتست
کدامین گل چو او بر مه شکفتست
به دى ماهان تو گل بر بار دارى
نکوتر آنکه گل بى خار دارى
گلش با گلستان سرو روانست
کجا دانى که چونین گلستانست
گلستانى که با تو گاه و بى گاه
گهى در باغ باشد گاه بر گاه
به شادى باش با وى کاین گلستان
نه تابستان بریزد نه زمستان
گلى کش خار زلف مشک سایست
عجبتر آنکه مشکش دلربایست
گلى کاو را دو کژدم باغبانست
گلى کاو را دو نرگس پاسبانست
گلى کز رنگ او آید جوانى
چنان کز بویش آید زندگانى
گلى کاو را به دل باید که جویى
گلى کاو را به جان باید که بویى
گلى با بوى مشک و رنگ باده
فرسته کشته رصوان آب داده
گلى کاو خاص گشت و هر گلى عام
نهاده فتنه گردش عنبرین دام
گلى عنبر فروشان بر کنارش
گلى شکر فروشان بر گذارش
بماناد این گل اندر دست رامین
و با او مى بر دست رامین
چنین بادا به پیروزى چنین باد
جهان یکسر به کام آن و این باد
چو ماهى خرمى کردند هموار
به چوگان و شراب و رود و اشکار
به پایان شد عروسى نوبهاران
برفتند آن ستوده نامداران
گل و رامین آسایش گرفتند
به شادى بر دز گوراب رفتند
دگر باره فراز آمد بت آراى
نگارید آن سمن بر را سراپاى
از آرایش چنان شد ماه گوراب
که از دیده او دیده گرفت آب
رخش گفتى نگار اندر نگارست
بنا گوشش بهار اندر بهارست
اگر چه بود مویش زنگیانه
چنان چون بود چشمش آهوانه
مشاطه مشکش اندر گیسوان کرد
چو سرمه در دو چشم آهوان کرد
دو زلف و ابروانش را بپیراست
بناگوش و رخانش را بیاراست
گل گل بوى شد چون گل شکفته
چو سروى در زر و گوهر گرفته
چکان از هر دو رخ آب جوانى
روان از دو لب آب زندگانى
نگارین روى او چون قبلهء چین
نگارین دست مثل زلف پر چین
چو رامین روى یار دلستان دید
رُخش را چون شکفته گلستان دید
چو ابرى دید زلف مشکبارش
به ابر اندر ستاره گوشوارش
دو زلفش چون ز عنبر حلقه در هم
رخانش چون ز لاله توده بر هم
به گردن برش مروارید چندان
چو بر سوسن چکیده قطر باران
لبس خندان چو یاقوت سخنگوى
دهانش تنگ چون گلاب خوش بوى
اگر پیدا بدى در روز اختر
چنان بودى که بر گردنش گوهر
بدو گفت اى به خوبى ماه گوراب
ببرده ماه رویت ماه را آب
مرا امروز تو درمان جانى
که ویس دلستان را نیک مانى
تو چون ویسى لب از نوش و بر از سیم
تو گویى کرده شد سیبى به دو نیم
گل آشفته شد از گفتار رامین
بدو گفت اى بد اندیش و بد آیین
چنین باشد سخن آزادگان را
ویا قول زبان شهزادگان را
مبادا در جهان چون ویس دیگر
بد آغاز و بد انجام و بد اختر
مبادا در جهان چون دایه جادو
کزو گیرد همه سرمایه جادو
ترا ایشان چنین خود کام کردند
ز خود کامى ترا بد نام کردند
نه تو هرگز خورى از خویشتن بر
نه از تو بر خورد یک یار دیگر
ترا کردست دایه سخت بیهوش
نیارى سوى پند دیگران گوش
انتخابات ، مکان شعبده بازی دیوان سالاران نیست . حکیم ارد بزرگ Great Orod - Philosopher
اشکهای دیگران را مبدل به نگاههای پر از شادی نمودن بهترین خوشبختی هاست . بودا
غیر ممکن ها را انجام دادن نوعی لذت است . والت دیسنی
انسان خوشبخت نمی شود اگر برای خوشبختی دیگران نکوشد . دوسن پیر
کارآفرین ، زندگی آفرین است ، پس آفرینی جاودانه بر او . حکیم ارد بزرگ Great Orod - Philosopher
اگر می خواهی خوشبخت باشی برای خوشبختی دیگران بکوش زیرا آن شادی که ما به دیگران می دهیم به دل ما بر می گردد . بتهوون
انسانیت نیازمند حقیقت است . بیکن
جاییکه در آن خوش بینی بیش از هر جای دیگر رواج و رونق دارد ، تیمارستان است . هاولاک الیس
هنجار و قانون روان آدمی ، دوستی و مهر است ، شگفت آنکه عده ایی برای بدست آوردن این مهر ، همواره در ستیز هستند . حکیم ارد بزرگ Great Orod - Philosopher
بیایید نه تنها برای خود و خانوادهمان بلکه برای کشورمان مسؤولیت بیشتری بپذیریم . بیل کلینتون
مقام عالی انسانی در برابر شماست. آن را بدست آورید. شیللر
آنان که نمیتوانند مسؤولیت قبول کنند، به رهبر نیاز دارند و برای داشتن رهبر داد و هوار راه میاندازند . هرمان هسه
ساختاری که با سرشت آدمیان سازگار نباشد ، توان پایداری ندارد . حکیم ارد بزرگ Great Orod - Philosopher
مرد پر جربزه و قابل وقتی با بحران روبهرو میشود، به تکیهگاه فکر نمیکند؛ روش خود را تحمیل میکند، مسؤولیتش را میپذیرد و نتیجه کار را [پیروزی یا شکست] از آن خود میداند . چارلز دوگل
به گونه ای از عشق و شور خود مراقبت و پاسداری کنید که گویی گرانبها ترین دارایی شماست . باربارا دی آنجلیس Barbara De Angelis
به ما انسانها حق انتخاب دادهاند پس نمیتوانیم مسؤولیتها را به گردن خدا یا طبیعت بیندازیم. مسؤولیت خود ماست و باید خودمان به دوش بکشیم. آرنولد توینبی
زمین ، تنها هدیه ای برای ما نیست ، باید آن را پاس بداریم و به آیندگان بسپاریم . حکیم ارد بزرگ Great Orod - Philosopher
خوشبختی شکل ظاهری ایمان است ،تا ایمان و امید و سخت کوشی نباشد ،هیچ کاری را نمی توان انجام داد . هلن کلر
کسی که دارای عزمی راسخ است ،جهان را مطابق میل خویش عوض می کند. یوهان ولفگانگ فون گوته Johann Wolfgang von Goethe
ابزار اندیشه درست ، فریاد و شمشیر نیست . حکیم ارد بزرگ Great Orod - Philosopher
اگر می خواهی بنده کسی نشوی ، بنده هیچ چیز مشو . ژاک دوال
هنگام نیکبختی است که باید بیمناک بود.هیچ چیز تهدید آمیز تر از سعادت نیست. موریس مترلینگ
زمین ، هر روز هزاران هزار گل زیبا به ما ارزانی می دارد ، اما کمتر کسی زمین را می بیند . حکیم ارد بزرگ Great Orod - Philosopher
سعادت مانند توپ فوتبال است وقتی از ما دور می شود دنبال آن می دویم و وقتی می ایستد با یک ضربه آنرا از خود دور می سازیم. شاتو بریان
آنچه مردم را دانشمند می کند ،مطالبی نیست که می خوانند بلکه چیزهایی است که یاد می گیرند. فرانسیس بیکن
دیدگاه و اندیشه تاریک ، میدان پرده پوشی (سانسور) را هر روز بزرگتر می کند . حکیم ارد بزرگ Great Orod - Philosopher
آنکه می تواند ، انجام می دهد،آنکه نمی تواند انتقاد می کند. جرج برنارد شاو George Bernard Shaw
صفات هر کس مربوط به محسنات و نقایص اخلاقی دوستان اوست. کارلایل
اولین درسی که والدین باید به فرزندان خود بیاموزند، صداقت است. آرتور شوپنهاور Arthur Schopenhauer - Philosopher
آنکه به خرد توانا شد ، ترس برایش بازی بیش نیست . حکیم ارد بزرگ Great Orod - Philosopher
احساس قدرشناسی و سپاس رادر خود تقویت کنید. این عواطف از معنوی ترین احساسات ما هستید و بیش از هر چیز، زندگی ما را پر بار می سازند. با احساس شکر گزاری زندگی کنید . آنتونی رابینز Anthony Robbins
برای شب پیری در روز جوانی چراغی باید تهیه کرد. پلوتارک
عشق همان چیزی است که به شما امکان می دهد بارها و بارها متولد شوید . باربارا دی آنجلیس Barbara De Angelis
تاوان بزرگی ، تنهاییست . حکیم ارد بزرگ Great Orod - Philosopher
ابله ترین دوستان ما، خطرناک ترین دشمنان هستند.سقراط
اشتباه را تصحیح نکردن خود اشتباه دیگریست. کنفوسیوس
خود را بزرگ شمردن نشانه بدبختی است. امرسون
از صوفی مسلکان و مرداب اندیشه های هندی و چینی دوری کنید . حکیم ارد بزرگ Great Orod - Philosopher
دانه خدمت نیکو بیفشان.یادگارهای شیرین از آن بیرون خواهد آمد . مادام دوستاهل
خرد در بستری توفان زده ، شکوفا نمی شود . حکیم ارد بزرگ Great Orod - Philosopher
آدم شجاع یکبار می میرد ولی ترسو هزار بار . الین چانک
آنکه تندرستی دارد امید دارد و آنکه امید دارد همه چیز دارد. مثل عربی
حافظه پرونده تخیل و گنجینه عقل دفتر ثبت وجدان و مخزن اندیشه است . بازیل
دروغ مثل برف است که هر چه آنرا بغلتانند بزرگتر می شود . لوتر
پاکی نفس جدایی می آورد . فریدریش نیچه Friedrich Wilhelm Nietzsche - Philosopher
تعصب چشم های بینا را نابینا و گوش های شنوا را ناشنوا می کند . ابوریحان ببِرونی
در چشم باد ، نغمه های دل انگیز مادر ، در گوش کودک بازیگوش ، شناور است . حکیم ارد بزرگ Great Orod - Philosopher
انسان قبل از هر چیز باید حیوان خوبی باشد . هربرت اسپنسر
پاداش درستی را در درستی بجوی ، و انگیزه کار نیک را همان نیکی بدان و سود دیگر مخواه . حکمت هندو
مهر خویش را ، از همسایگان دریغ نکنیم . حکیم ارد بزرگ Great Orod - Philosopher
خرسندترین آدم کسی است که دل از مهر و موافقت گردان سپهر برگیرد . بزرگمهر حکیم Bozorgmehr Hakim
امید غذای روزانه بیچارگان است . هرشل